جعفر بن علی
جَعْفَرِبْنِ عَلی، ابوعبدالله، فرزند امام هادی (ع) و برادر امام حسن عسکری (ع)، ملقب به ابوکَرَّین و ابوالبنین (ابنعنبه، عمدة…، 199)، و نزد امامیه ملقب به کذاب، به سبب دعوی دروغین امامت (همانجا؛ ابنصوفی، 130-131)، و نزد فرزندان و پیروانش ملقب به زَکیّ (عرشی، 51) و توّاب (امین، 6 / 425). جعفر بن علی کوچکتر از امام حسن عسکری (ع)، بود و از این رو باید پس از 232ق / 847 م زاده شده باشد (مفید، 335؛ خصیبی، 386؛ کلینی، 1 / 326). دربارۀ مادرش در منابع سخنی نرفته است، اما ظاهراً غیر از مادر امام عسکری (ع) بوده است (سعد بن عبدالله، 102).
فرزندان ذکور جعفر را 6 یا 8 تن گفتهاند (ابنشدقم، علی، 61، ابنعنبه، الفصول…، 135؛ ابنشدقم، ضامن، 2 / (2) / 465) که برخی از آنان در قم مدفوناند (قمی، 2 / 437).
فرزندان و نسل جعفر را رضویون ــ منسوب به امام رضا (ع) ــ هم میخوانند (ابنعنبه، همانجا؛ مشکور، 204)، از آن میان میتوان به محسن ابن جعفر، که بر اثر قیام برضد حکومت عباسی در اطراف دمشق کشته شد (قمی، 2 / 436)، و المؤید باللٰه، از عالمان زیدی یمن (عرشی، همانجا) اشاره کرد.
به اعتقاد شیعۀ امامیه جعفر متهم به سوءاخلاق بود و پیامبر اکرم (ص) او را کذاب خوانده بوده است (ابنرستم، 1 / 268-269). در تاریخ تشیع به سبب دعوی امامت و نفی جانشین برای امام عسکری (ع)، در آغاز غیبت از سوی جعفر، بحرانی پدید آمد که از آن به «حیرت» تعبیر میشود (اقبال، 109).
با این همه، باید گفت جعفر بن علی مقارن وفات امام حسن عسکری (ع) جایگاهی نسبتاً مقبول در میان شیعیان داشته است (ابنبابویه، محمد، کمال الدین ... ، 262؛ طوسی، محمد بن علی، 608 -609؛ راوندی، 3 / 1102) و اتهامات و نقدهای شدید بر رفتار و اخلاق او مربوط به ادوار متأخر بوده است (اربلی، 3 / 205؛ نوری، 5 / 20؛ قمی، همانجا). درباره توبۀ جعفر و لقب تواب برای او (زرکلی، 2 / 340) اختلاف نظر است. بعضی با توجه به توقیع حضرت حجت که جعفر و نوادگان او را با برادران یوسف مقایسه کرده است (ابنبابویه، محمد، همان، 484)، قائل به توبۀ او شدهاند (ابنعنبه، عمدة، همانجا)، ولی برخی هم با اذعان به بازگشت فرزندان او به راه حق، خود او را مُصرّ بر گمراهی دانستهاند (تستری، 166).
رابطۀ جعفر با خلافت عباسی عموماً به دورۀ بیماری و درگذشت امام عسکری (ع) باز میگردد. اگر چه از مراودۀ متوکل با جعفر به انگیزۀ آزار امام عسکری (ع) در برخی از منابع سخن رفته است، ولی این گزارش با توجه به مرگ متوکل در عصر امام هادی (ع) درست نمینماید. افزون بر آن قیامهای مکرر علویان در کوفه، مکه، ری و طبرستان در نیمۀ قرن 3ق موجب سوءظن و تشدید اقدامات عباسیان برضد امامیه شد (نیومن، 12-15) و به دستگیری حضرت عسکری (ع) و جعفر بن علی در 260ق، در زمان المعتمد انجامید (طوسی، محمد بن علی، 557؛ راوندی، 2 / 682؛ حرعاملی، 416)؛ حتیٰ پس از آزادی امام عسکری (ع)، جعفر همچنان در زندان ماند تا به اصرار امام عسکری (ع) آزاد شد (ابنطاووس، 276).
بنابراین، گزارشهای ناظر بر همکاری جعفر با عباسیان باید مربوط به اواخر حیات امام عسکری (ع) و پس از آن باشد؛ چه، آوردهاند که وقتی امام بیمار بود، جعفر بن علی خلیفه را به تفتیش خانۀ آن حضرت و اطمینان از بیاولادی ایشان تحریک کرد (کلینی، 1 / 504-505؛ ابنبابویه، محمد، همان، 25؛ طوسی، محمد بن علی، 608). پس از وفات امام (ع) نیز جعفر دعوی کرد که او بدون وارث است (کلینی، 1 / 332).
منابـع دربارۀ پیروان و یاران جعفـر متفق نیستند. دانشمندان و نویسندگان بزرگ شیعـی از یاران اندک جعفـر یاد کردهاند و بر برائت همۀ شیعیان از او تأکید نمودهاند (ابنقبه، 197؛ نوبختی، 95؛ سعد بن عبدالله، 101؛ طبرسی، 360؛ خصیبی، 384- 385؛ مفید، 345؛ اربلی، همانجا)؛ اما گزارشهایی هم در منابع زیدی یا غیر شیعی مبنی بر گرایش جمع کثیری از شیعیان به جعفر و حتیٰ اکثریت داشتن پیروان او پس از وفات امام عسکری (ع) در دست است (صاحب بن عباد، 210؛ شهرستانی، 1 / 170؛ نیومن، 15).
از میان طرف داران جعفر در بیت امامت میتوان به خواهر امـام عسکری (ع) ــ کـه احتمالاً خواهر تنی جعفر بـود ــ و از میان شخصیتهای علمی به فارس بن حاتم ماهویه قزوینی باید اشاره کرد که نخست از دستیاران امام هادی (ع) و دارای گرایش باطنی بود (کشی، 2 / 522 ؛ نجاشی، 310) و به همین جهت مورد طعن و لعن امام هادی (ع) قرار گرفت (کشی، 2 / 806).
از گزارش نوبختی (ص 99) و شهرستانی (همانجا) برمیآید که فارس بن حاتم در تقویت منزلت جعفر کوشش میکرده است. علی بن طاحی (یا طاحن) خزاز، متکلم توانا و فطحیمسلک کوفی نیز در زمرۀ همین جماعت بود. البته فطحی بودن (اعتقاد به جواز انتقال امامت از برادر به برادر) او میتواند مؤید پیوستن او به جعفر پس از وفات امام عسکری (ع) باشد. علی ابن حسین بن فضال که از بزرگان و فقهای شیعه در کوفه بود (همانجا) و کتابی هم در غیبت تألیف کرده بود (نجاشی، 258). پس از امام عسکری (ع) به امامت جعفر گردن نهاد (خصیبی، 382- 383). علی بن احمد بن بشار که اطلاع چندانی از او در دست نیست، رسالهای در دفاع از ادعای جعفر تألیف کرده است و ابن قبه (ص 194-202) به او پاسخ داده است (دربارۀ دیگر طرفداران جعفر، نک : نوبختی،112؛ خصیبی، 383-384؛ راوندی، 3 / 1109-1110؛ ابنصوفی، 136).
تأثیر مواضع و ادعاهای جعفر بن علی در ظهور فرقههای جدید در پیکرۀ امامیه یا در جذب فرقههای پیشین موضوع قابل بررسی و مهمی است (دربـارۀ شمار فرقهها و انشعابات، نک : مسعودی، 5 / 108؛ سید مرتضیٰ، 99؛ سعد بن عبدالله، 102؛ نوبختی، 79؛ هالم، 74). فارغ از اختلاف در شمار فرقهها، انشعابات اساسی را میتوان در 4 موردِ واقفه (متوقفین در وفات حضرت عسکری ع)، محمدیه (قائلان به امامت محمد بن علی و نافیان امامت حضرت عسکری (ع) و جعفر)، قطعیه (معتقدان به حجة بن الحسن ع) و جعفریه منحصر دانست که البته در جزئیات عقاید، اختلاف داشتهاند. جعفریه هر چند بر پیروان امام جعفر صادق (ع) هم اطلاق میشد (کلینی، 2 / 77؛ کشی، 2 / 525)، اما در این روزگار عنوانی بود برای معتقدان به امامت جعفر بن علی.
فرقۀ جعفریه خود مشتمل بر 3 گروه بود: جعفریۀ خلّص که امامت جعفر را مستقیماً از ناحیۀ نص امام هادی (ع) میدانستند (سعد بن عبدالله، 101) و از اینرو امامت حضرت عسکری (ع) را از ابتدا یا بعد از وفات ایشان انکار میکردند. این گروه حتیٰ امامت محمد بن علی را نیز از سر تقیه و پوشش برای حفظ جعفر دانستهاند (نوبختی، 95). گروه دیگر امامت جعفر را به وصایت امام عسکری (ع) میدانستند و چون این اعتقاد، مستلزم باور به انتقال امامت از برادر به برادر بود، فطحیۀ خلّص (قائلان به امامت موسی بن جعفر پس از عبدالله بن جعفر) به جعفر گرویدند (همو، 99، 112؛ سعد بن عبدالله، 110) و جعفر را به این لحاظ امام الفطحیة الثانیه نامیدند (ابنبابویه، محمد، معانی ... ، 65).
حمایت احتمالی خاندان علمپرور بنوفضال از جعفر باید به همین سبب فطحی بودن آنها باشد. گروه دیگر، وصایت به امامت جعفر را به محمد بن علی نسبت میدهند که امامت او منصوص از جانب امام هادی (ع) بود، ولی به سبب «بدا» این امر تحقق نیافت. محمد بن علی پیش از مرگ به دستور پدر، جعفر را به امامت منسوب کرد. این گروه به نفیسیه مشهورند (سعد بن عبدالله، 113).
افزون بر این احتمالاً از جانب همین گروه مسئلۀ بابیّت جعفر و پیش از او فارس بن ماهویه برای محمد بن علی هم مطرح شده بود (ابنبابویه، علی، 67؛ خصیبی، 385). در این میان برخی از واقفیه (ابنشدقم، ضامن، 2(2) / 463) و محمدیه (اقبال، 109؛ مدرسی، 116، حاشیۀ 166) به یاری جعفر برخاستند.
به هر حال پیروان جعفر پس از مرگ او به امامت فرزند ارشدش ابوالحسن علی بن جعفر، و برخی به امامت توأمان او با خواهر جعفر (فاطمه) معتقد شدند (تستری، 129؛ قس: شهرستانی، 1 / 170). وجود این فرقه تا زمان سفیر دوم صاحب الامر مسجل است (طوسی، محمد بن حسن، 176). اما در 373ق بنا به اظهار شیخ مفید، هیچیک از فرق 15 گانه، به جز امامیه باقی نمانده بودند (سید مرتضیٰ، همانجا). هر چند مؤلف المجدی در یادی از استاد خود شیخ ابوالحسن (سدۀ 5 ق)، او را مؤلف کتابی در نصرت جعفریه میداند (ابنصوفی، 135، 136). البته یکی از سلسلههای موجود صوفیه در ترکیه، رهبران طریقت خود را تا جعفر، که او را جعفرالمهدی میخوانند، میرسانند (مدرسی، 121). علمای امامیه دلیلهای متعددی در نفی امامت و حقانیت جعفر آوردهاند، از آن جمله است اشاره به خبط و خطای او در دوستی و حمایت از فارس بن حاتم که مغضوب امام هادی (ع) بود؛ طلب کردن میراث امام عسکری (ع) با وجود زنده بودن مادر آن حضرت (ابنبابویه، محمد، کمال الدین، 34 - 35؛ ابنقبه، 198، 200)؛ اندک بودن راویان اخبار جعفر و احتمال توطئۀ آنها بر کذب (همو، 197)؛ اکثریت داشتن مخالفان او و انقراض معتقدان به او (طوسی، محمد بن حسن، 133، 137)؛ آزمودن جعفر به طرق مختلف با فرستادن نامه و طرح پرسشهایی علمی (خصیبی، 383) و بعضی دیگر که در منابع شیعی آمده است.
مآخذ
ابنبابویه، علی، الامامة و التبصرة من الحیرة، به کوشش محمد رضا حسینی جلالی، بیروت، 1407ق / 1987م؛ ابنبابویه، محمد، کمال الدین و تمام النعمة، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، 1390ق؛ همو، معانی الاخبار، به کوشش علی اکبر غفاری، قم، 1361ق؛ ابن رستم طبری، محمد، دلائل الامامة، قم، 1413ق؛ ابنشدقم، ضامن، تحفة الاخبار فی نسب ابناء الائمة الاطهار، به کوشش کامل سلمان جبوری، تهران، 1378ش؛ ابنشدقم، علی، زهرة المقول فی نسب ثانی فرعی الرسول، نجف، 1380ق / 1961م؛ ابنصوفی، علی، المجدی، به کوشش احمد مهدوی دامغانی، قم، 1409ق / 1989م؛ ابنطاووس، علی، مهج الدعوات و منهج العبادات، به کوشش محمدحسن کرمانی، تهران، کتابخانۀ سنایی؛ ابنعنبه، احمد، عمدة الطالب، به کوشش محمد حسن آلطالقانی، نجف، 1380ق / 1961م؛ همو، الفصول الفخریة، به کوشش جلالالدین محدث ارموی، تهران، 1347ش؛ ابنقبه، محمد، «النقض علیٰ ابی الحسن علی بن احمد بن بشار فی الغیبة»، مکتب در فرایند تکامل (نک : هم ، مدرسی طباطبایی)؛ اربلی، علی، کشف الغمة، بیروت، 1401ق / 1981م؛ اقبال آشتیانی، عباس، خاندان نوبختی، تهران، 1357ش؛ امین، محسن، اعیان الشیعة، بیروت، 1406ق / 1986م؛ تستری، محمدتقی، تواریخ النبی و الآل، به کوشش محمود شریفی و علی شکرچی، دارالشرافة، 1375ش؛ حرعاملی، محمد، اثبات الهداة، به کوشش عباسعلی درودیان، قم، علمیه؛ خصیبی، حسین، الهدایة الکبریٰ، بیروت، 1406ق / 1986م؛ راوندی، سعید، الخرائج و الجرائح، قم، 1409ق؛ زرکلی، اعلام؛ سعد بن عبدالله اشعری، المقالات و الفرق، به کوشش محمد جواد مشکور، تهران، 1361ش؛ سید مرتضیٰ، علی، الفصول المختارة، قم، 1413ق؛ شهرستانی، محمد، الملل و النحل، بیروت، 1400ق / 1980م؛ صاحب بن عباد، نصرة مذاهب الزیدیة، به کوشش ناجی حسن، بغداد، 1950م؛ طبرسی، فضل، اعلام الوریٰ، به کوشش علی اکبر غفاری، بیروت، 1399ق / 1979م؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، نجف، 1385ق؛ طوسی، محمد بن علی، الثاقب فی المناقب، به کوشش نبیل رضا علوان، قم، 1412ق؛ عرشی، حسین، بلوغ المرام فی شرح مسک الختام، به کوشش انستاس ماری کرملی، قاهره، 1939م؛ قمی، عباس، منتهی الآمال، تهران، علمی؛ کشی، محمد، معرفة الرجال، اختیار شیخ طوسی، به کوشش مهدی رجایی، قم، 1404ق؛ کلینی، محمد، الاصول من الکافی، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، 1388ق؛ مدرسی طباطبایی، حسین، مکتب در فرایند تکامل، ترجمۀ هاشم ایزدپناه، نیوجرسـی، 1374ش؛ مسعودی، علـی، مروج الذهب، به کوشش شارل پلا، بیروت، 1974م؛ مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، به کوشش کاظم مدیرشانهچی، مشهد، 1375ش؛ مفید، محمد، الارشاد، قم، مکتبة بصیرتی؛ نجاشی، احمد، رجال، قم، 1407ق؛ نوبختـی، حسن، فرق الشیعة، بیروت، 1404ق / 1984م؛ نوری، حسین، خاتمة مستدرک الوسائل، قم، 1416ق؛ هالم، هاینس، تشیع، ترجمۀ محمدتقی اکبری، قم، 1384ش؛ نیز:
Newman, A. J., The Formative Period of Twelver Shīʿism , Curzon Press, 2000.